در حال حاضر، جهان مانند دهکده‌ای بزرگ است؛ دهکده‌ای که همه چیز در آن به هم متصل و حول رسانه‌های اجتماعی متمرکزاند. فیس‌بوک، اینستاگرام، لینکدین، توییتر و اسنپ چت و … به منابعی مهم برای کسب‌وکارها و بیزینس‌های کوچک و بزرگ در سراسر جهان تبدیل شده‌اند. هر فرد به‌طور متوسط
“مشتری حرف اول را می‌زند”، “همیشه حق با مشتری است”. همه ما این شعارها را از تمامی کسب‌وکارها شنیده‌ایم. اما آیا واقعا کسب‌وکارها به آن پایبند هستند؟ طبق گزارشی که شورای عالی بازاریابی منتشر کرده است، 14 درصد از برندها به اصل مشتری مداری پایبند هستند که تنها 11 درصد
یکی از اصول اساسی هر تجارتی برای بقا در بازار رقابت، جذب مشتری است. تعامل صحیح بین کسب‌وکارها و مشتریان و استفاده از استراتژی های حفظ مشتریان اقدامی مهم در راستای حفظ و جذب مشتری می‌باشد. تجربۀ مشتری یک چیز یکبار مصرف نیست بلکه یک روند مداوم برای تقویت روابط
هزینه جذب مشتری یا CAC یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها در بازاریابی جهانی است. در واقع این شاخص در مشخص کردن موفقیت کمپین‌های بازاریابی و فروش اهمیت بسیار بالایی دارد. CAC میزان هزینه‌های متقاعد کردن مشتریان بالقوه برای تبدیل شدن به مشتری را برآورد می‌کند. این شاخص به کسب‌وکارها کمک می‌کند
